حدود 49 نتیجه (1.86) ثانیه پخش همه دارای پیشواز
زبان
نتایج فارسی نمایش داده شود

Jaddeh - Saeid Poursaeid

بازم یه پاییز دیگه که جات تو خونه خالیه دلی که دلواپسته نمیدونی چه حالیه کسی که عاشق تو و نگاه مهربونته تو از کدوم قبیله ای که عاشقی تو خونته تو از کدوم جاده میای چه روز هفته میرسی چه ساعتی خط می کشی رو لحظه های بی کسی چه ساعتی خط می کشی رو لحظه های بی کسی همیشه دلواپستم یه وقتا که دیر میکنی هزار طرف میره دلم یه روز که تاخیر میکنی همیشه دلواپستم یه وقتا که دیر میکنی هزار طرف میره دلم یه روز که تاخیر میکنی تو از کدوم جاده میای چه روز هفته میرسی چه ساعتی خط می کشی رو لحظه های بی کسی چه ساعتی خط می کشی رو لحظه های بی کسی یه شب که بازون میومد دلم برات لک زده بود یه عشق ناخونده یواش، سراغ من اومده بود ولی تو میشناسی منو، نشد فراموشت کنم چطور بگم آخه دلم فقط گرفتاره تو بود نمیدونی دوری تو چقدر میازاره منو ولی خیالت یه نفس تنها نمیگذاره منو هنوز به انتظارتم کنار اون خاطره ها خوب می دونم نمیشکنی دل وفادار منو

Khiale Bikasi - Mehdi Ahmadvand

دلم گرفت از این قفس تو حسرت یه هم نفس من دیگه رو نمی زنم این دیگه آخرین دفعه س من یکی دلم گرفته از خودم از این خیال بی کسی از این که جون دادم ولی پیدا نشد فریاد رسی آخر خطم و دیگه چشم من آب نمی خوره این چاقو عمرا دسته ی خودشو باز نمی بره من دیگه آخر جاده ی دلم جاده ی بی عبوریه برنمی گردم که ته این جاده عشق و کوریه یه راهی وا کن جلو پام دارم باز از پا در میام دارم بازم کم میارم نه چشمای تر نمی خوام هوامو هیچکسی نداشت دستامو ول نکن یه بار دارم به آخر می رسم اشکامو از پا در بیار

Jadehaye Bi Kasi - Saeed Noruzi

متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد

کد همراه اول : 38527

Jade Ye Bi Kasi - Mohammad Bakhshi

متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد

Zakhme Bi Kasi - Alireza Roozegar

داره سر وا میکنه، دوباره زخم بی کسی داره بلوا می کنه، تو قلب من دلواپسی آخه دورم از خدایی، که به من نزدیکه واسه من جاده های رو به خدا تاریکه مقصد تموم تمام رفتنام، سرابه پوچه من اسیرم پشت خاطرات گنگ کوچه آخه دورم از خدایی، که به من نزدیکه واسه من جاده های رو به خدا تاریکه گم شدم تو راهی که نداره حتی نشونه راهی که منو به مردن دلم میکشونه آخه دورم از خدایی، که به من نزدیکه واسه من جاده های رو به خدا تاریکه

Dayere - Alireza Azar

تمرگیده بودم به تنهایی خویش مرا تو به اغوای بیراهه بردی به دریاچه خمر خالص کشاندی و در مستی چشم من غوطه خوردی بدون سلامی خزیدی کنارم ولم کن، کجا من؟ کجا عشق؟ سکوتم رضا نیست پس چشم بردار میان همه لاعلاجان چرا عشق؟ کنار تو و لحن بارانی تو اضافه ام دو خط چتر بی معنی ام من تو را در بزنگاه دیدن ندیدم همیشه گرفتار کم بینی ام من حقیقی ترین حالت ذوق یک زن عجیبی شبیه نفس های دریا دروغی نشستم به کرسی کذبم به خود بسته ام نام جعلی خود را چرا روبرویم دو زانو نشستی مرا محض چه پیش و پس میکنی عشق؟ به سنگ دلم میخ تو کارگر نیست ولم کن تلاشی عبس می‌کنی عشق نهالی کنار و لب جاده بودم کسی آمد و ساقه ام را تکان داد سرنگ هوا در رگ و ریشه ام کرد و آینده ام را جلوتر نشان داد شکست و تکان داد و قلب از تنم کند چقدر از سرم قمری خسته پر زد به هر کودک باغ دل بسته بودم چقدر آمد و بچه ها را تشر زد ببین بچه بودم به آنی شکستم نفهمیدم اصلا چه ها دیده بودم دوتا قلب تیره کنار دو آوند کجا ماشه ات را چکانیده بودم کنار تو هیچم کنار تو صفرم کنارت هویت ندارم هلاکم دماوندی تو مرا خورد و قی کرد کلوخی پر از حفره در متن خاکم در اوج شکوهت در انبوه لبخند سپردی مرا به زمستان و بوران نشستی در آرامش کوچه باغت رها کردی ام در سراشیب تهران تکست آهنگ قفس، حق من آب و نان هق هق من از این پس به خوابم نیا هرم جاری که هرکس رسیده ست داغی زده ست و حالا تو باید که آتش بیاری اگر هی نشد حق خود را بگیرم اگر دست هر حکمت خون اسیرم اگر دست بردم به تنهایی تو اگر کندم و تلخم و گوشه گیرم اگر انزوایی ترک خورده پوشم اگر بی نصیبم، به کنجی کنارم اگر باد وحشی موافق نبوده اگرباید آخر به شعرم ببارم اگر آن سلامم که پاسخ ندارد اگر سوختم در خودم نخ به نخ ها اگر سفره ام سهمی از نان ندارد و خوردند اگر حاصلم را ملخ ها سر عهد دلواپسی مانده بودم من آن عشق پا تا دهان بودم ای ماه برای گلوبند روز تولد به فکر شکار جهان بودم ای ماه و دلخوش به اینکه میان جماعت شکوه نگاه تو دلواپسم بود بدون تو آدم حسابم نمی‌کرد دو خط شعر تلخی که کار و کسم بود در اعماق ویلی که بودم همیشه نفس می‌کشیدم تو را با نگاهت نجاتم شدی بعد عمری به زندان و بلعیدی ام با نگاه سیاهت خودت آمدی و خودت رفتی از کادر در عکس دوتایی تو را مرده دیدم در آن عکس تاریخی و تار و تاریک خودم را کنارت زمین خورده دیدم غلط کردم اما، رها کردی ام باز میان چک و چانه و نیش و دندان رها کردی ام در قدم های تکرار زمستان زمستان زمستان، زمستان پس از مرگ تو نیمه قصه بد شد تو دامن کشیدی که از من گریزی نشستی بنوشی تمام تنم را و خون مرا پای پایت بریزی تو تاریخ در خود فرو رفتنی حیف به تاریخ در خود شکسته اسیرم و مغزی که دیگر تحمل ندارد به بیراهه خورده شکنجه اسیرم میان همه زندگان دو عالم اگر نام کمرنگ من را زدودند چه غم که رفیقان هم کاسه من مرا پیش از این قصه ها کشته بودند غروب چه روزی تو را منجمد شد طلوع کدامین سفر از تو پر شد چقدر از مرا روی دفتر نوشتی که شعر امتداد هزاران تومور شد در این لابلای پر از وهم و وحشت به یاد جهان من و باورم باش بیا بیتی از ماندنت باش و برگرد به فکر خط خالی دفترم باش زنیت کن و از سر نو بسازو هراس مرا در خودت جستجو کن سه خط رو به من باش و یک خط عقب رو مرا سرکشی کن، مرا زیر و رو کن آهای آخرین کولی عصر ییلاق آهای عشق درهم شکسته مرا باش آهای اسم پس کوچه های پس از من آهای آخرین درب بسته مرا باش از آن روز برفی کنار مزارش تو را با تب مولوی می‌شناسند کسانی که با زخم من آشنایند مرا با همین مثنوی می‌شناسند مرا با خودت آشنا کرده ای مرگ نیفتی زمین حضرت آخرین مرگ زمین و زمان را عقب برنگردان تحمل ندارم دوباره به قرآن نگاهم کن ای ساحر خوان آخر و از گور من جوجه تر درآور به جادوی لحنت مرا زیر و بم کن و شر مرا از سر مرگ کم کن مرا پشت شعرم به پایان بچسبان از آدم بگیرم به انسان بچسبان دوخط شعر کولی برایت سرودم دوباره همانم که در جاده بودم دوباره همانم همان عشق عریان همان فحش بد در شب راهبندان دوباره همانم که درد تو بودم که خیر سرم خرده مرد تو بودم همانم که در بهت آن مسلخ زرد تو را لو نداد آخر و کم نیاورد نگفتم که سیب ازل را تو خوردی که تو خانه را دست شیطان سپردی عروسک نباش، از پس شیشه رد شو بیا واقعی بودنت را بلد شو فقط لحظه ای مثل زن ها بفهمم از این زنده بودن برای تو سهمم بتان جام من را پر از زهر کردند خدایان پس از رفتنت قهر کردند و ابر سیاهی که قبر مرا دید قرونی گذشت و قرانی نبارید پس از تو فقط نکبت از خانه ام ماند دو پر چوب خشکیده از لانه ام ماند که کم بودی اما همان کم مرا بس که من دل به هر آنچه کم بسته بودم که بسیاری تو زیادی غم داشت از انبوه اندوه خود خسته بودم چگونه به اسمت صدایت کنم هان؟ بمان لیلی در زمستان نشانی از این قصه رفتم که پایت وسط بود نماندم که تو، در میانه بمانی وگرنه بدون تو معنا کجا بود شفق بی تو یعنی شبم را ببارم زمان بی تو یعنی فقط ساعت صفر جهان و زمان را تمرکز ندارم وگرنه بدون تو اصلا ولش کن به کمرنگی من کسی در جهان نیست از آن لحظه که سمت رفتن دویدی کسی بین ما جز غمی ناگهان نیست به چشمان من خیره شو سرنگردان من آیینه ام، من توام حضرت درد تو آمین من بودی ای عشق واحد تو قلب منی قبله تحت پیگرد ببین لیلی رفته از فصل کهنه تو اقلیم بارانی کودکانی طلوع تمام زنان شگفتی و شرقی ترین مادر کهکشانی مرا از تب شهر تلخت خبر کن بگو لیلی از شهر باران فروشان بگو با سپیدی باغت چه کردند چه ها کرده ای با زمستان فروشان مگر مرد آن بچگی ها نبودم بگو جای پاهایمان کو چه کردی؟ بگو این خیابان چه کردت که مردی مرا حیف و میل دو پس کوچه کردی در آن گیرو دار شب و شوکران ها چه کاری برایت نکردم که می‌شد؟ و یا در شب رفتن و مردن تو دو بیت مرا می‌شنیدی چه می‌شد؟ تن جاده را خط کشیدم به دورت نشستی و طیار از من گرفتت جهان از خیابان من چرب تر بود بزرگی سیاره از من گرفتت بترس از شبی که مقابل نشینی که دنیا ره و رسم گردش چنین است زمینی که من می‌شناسم سر آخر به هم میرساند، شگردش چنین است به فکر توهم هستم ای حضرت دور به فکر خودم که اگر دیدمت باز اگر تاس نردم به خوبی نشیند اگر آخر قصه بلعیدمت باز چگونه مرا روبرو می‌گذاری بگو با چه سحری مرا میکشی باز چطور آب از جوی رفته دوباره به جو بازگردد بگو شعبده باز ببخشم نبخشم مرا صرف کردی چطور آن دل داده را پس بگیرم توهم بچه بودی عزیز دل من چطور اشک از آن چشم نارس بگیرم فدایت شوم دختر عصر طوفان تو را با خیالت به دنیا سپردم خودم را به دست خودم چال کردم پس از تو نبودم اگرچه نمردم مرورم کن از خاطرت جا نمانم زمین مثل من مرد ماندن ندیده به پای گناهی نکرده نشستم کسی جز تو آن سیب من را نچیده تمرکز ندارم چه باید بگویم روایت از این مرد راوی گرفتی از آن بدتر اینکه مرا ساده دیدی مرا با تمام علی ها مساوی گرفتی تو را در بزنگاه دیدن ندیدم همیشه گرفتار کم بینی ام من کنار تو و لحن بارانی تو اضافه ام دو خط چتر بی معنی ام من سکوتم رضا نیست پس چشم بردار میان همه لاعلاجان چرا عشق؟ بدون سلامی خزیدی کنارم ولم کن، کجا من کجا عشق؟ ترانه سرا ترانه شعر آهنگ برای اولین بار در   

کد همراه اول : 76956

Khatereh Bazi - Mohsen Yeganeh

تو میترسی بیکسی مارو کنار هم ببینه تو میتونستی و نخواستی همه ی دردم همینه همه ی حرف من اینه که چرا از چشت افتاد اونکه بی اشاره ی تو دل به جاده ها نمیداد بی تو بدبینم به جاده به کسی که توی راهه بی تو شیرینی لبخند روی لبای من گناهه روی لبای من گناهه از خیالشم میترسم که ببینمت کناره یه کسی که تا دلش خواست سر روشونه هات بذاره سر روشونه هات بذاره حالا باقیمون رهای منو احساسم همینه دل دلتنگم غروبا پای پنجره بشینه دلخوشیم یه ابر تیره ست که هوای منو داره آخه از سیاه ترین ابر بهترین بارون میباره بی تو تکلیف ِ من اینه مشقای خاطره بازی باقی عمری که باید با بد و خوبش بسازی با بد و خوبش بسازی بی تو بدبینم به جاده به کسی که توی راهه بی تو شیرینی لبخند روی لبای من گناهه روی لبای من گناهه سر روشونه هات بذاره..

کد همراه اول : 66249

Bi Kasi - Pouya Bayati

اینجوری که چشام براه توان همه روز های من جمعست تو یه فکری بکن به حال دلم، کمکم کن نذار برم از دست گریه تنها مسیرمه تا تو وقتی زل میزنه به من جاده اما قلبم چقدر آرومه خوب جایی به خاک افتاده آخ ، آقا من از این انتظار طولانی نمیتونم که دست بردارم ترسم از قسمت بده اما، ته قلبم هنوز امیدوارم ته قلبم هنوز امیدوارم یک روز ، از این روزگار بی انصاف حق این چشمهارو میگیرم یا به تو میرسن آخر سر، یا تو انتظار تو میمیرم با همین فکر ، با همین اندوه غرق تصویر رو به روم میشم یه جوری بغض میکنم انگار دارم از بی کسی تموم میشم

کد همراه اول : 75027

Kojaei - Mahan Bahram Khan

  بیای ببینی خیلی تنهام پُره غصه کسی جز تو نیست که حال بی کسی هامو بپرسه تو میدونی حال و روز درد بی درمون من رو میدونی نام و نشونه دل بی نشونه من رو بیای بیای بیای ببینی بیای بیای بیای ببینی بیای بیای بیای ببینی بیای بیای بیای ببینی خیلی دل خسته ام از درد پریشونه حال و روزم با یه دنیا غصه تا کی چشم به راه تو بسوزم تو نبودی اما عشقت ریشه کرد توی وجودم من توی قحطی امید به تو دل خوش کرده بودم جاده ها چشم انتظارن یه روز از راه برسی تو میدونم هر روز و هر شب واسه من دلواپسی تو با نگاهی پُره احساس میرسی به داد دردم من با اشکام این مسیرو واست آب و جارو کردم بیای ببینی خیلی تنهام پُره غصه کسی جز تو نیست که حال بی کسی هامو بپرسه تو میدونی حال و روز درد بی درمون من رو میدونی نام و نشونه دل بی نشونه من رو   ترانه سرا عاطفه ابراهیم تبار New Lyric Music Kojaei Mahan Bahram Khan

Jaddeh - Kaveh Yaghmaei

توی جاده، تک و تنها یه مسافر توی شب ها کوله بار غم رو دوشش صد هزار قصه تو گوشش نمی دونم که کجا بود نمی دونم که کجا رفت رو تنش گرد مصیبت توی مرداب حقیقت طعم تلخ یه جدایی اونو با غم داده عادت نمی دونم که کجا بود نمی دونم که کجا رفت فقط اینجا رو نمی خواست بی صدای بی صدا رفت دستای سرد و سیاهش چشمای مونده به راهش یه کسی بوده که رفته زندگی شده تباهش نمی دونم که کجا بود نمی دونم که کجا رفت فقط اینجا رو نمی خواست بی صدای بی صدا رفت



12345